مگاپروژه چه نوع پروژهای است؟
شرکت آگرینپی | Agrinpay
مگا پروژهها، پروژههای بزرگ و پیچیدهای هستند که بطور معمول یک میلیارد دلار یا بیشتر هزینه دارند و توسعه و ساخت آنها سالها به طول میانجامد، چندین ذینفع دولتی و خصوصی را درگیر می کنند، تحول آفرین هستند و میلیون ها نفر را تحت تاثیر قرار می دهند.
آلبرت هیرشمن [1]، اقتصاددان، چنین پروژههایی را ” ذرات ممتاز فرایند توسعه” [2] نامید و خاطرنشان می سازد که اغلب این پروژهها “ویژگی ساز” هستند. به این معنی که آنها برای تغییر بلندپروازانه ساختار جامعه طراحی شده اند. در مقابل پروژههای کوچکتر و متعارف تر ” گیرنده ویژگی” هستند و در ساختارهای قبلی جای می گیرند و سعی در اصلاح آنها ندارند.[3]
بنابراین مگاپروژه تنها نسخههای بزرگ شده پروژههای کوچکتر نیستند. مگاپروژه ها از نظر میزان اهداف، زمان اجرا، پیچیدگی و مشارکت ذینفعان، گونهای کاملا متفاوت هستند.
مگاپروژهها از بعد مدیریت نیز بسیار متفاوت هستند. اگر مدیران پروژههای معمولی برای انجام کارشان نیازمند چیزی معادل گواهینامه رانندگی خودروهای معمولی هستند، مدیران مگاپروژه ها به گواهینامه هدایت جامبوجت نیاز دارند. همانطور که نمی خواهید هدایت یک جامبوجت به شخصی با گواهینامه رانندگی خودروهای معمولی سپرده شود، قطعا نمی خواهید که مدیران پروژه های معمولی نیز مگاپروژه ها را مدیریت کنند.
مگاپروژهها بطور فزایندهای به عنوان مدل ترجیحی تحویل پروژه برای محصولات یا خدمات در طیف وسیعی از کسب و کارها و بخش ها مانند زیرساخت، آب و انرژی، فناوری اطلاعات، پالایشگاه های صنعتی، معادن، زنجیره تامین، سامانه های سازمانی، اقدامات استراتژیک شرکتها و برنامه های تغییر، ادغام و مالکیت، سامانههای اداری دولتی، بانکداری، دفاعی، اطلاعات، هوا و فضا، بازآفرینی شهری مورد استفاده قرار می گیرد.
نمونههایی از مگاپروژهها عبارتند از خطوط ریلی سریع، فرودگاه ها، بنادر دریایی، بزرگراه ها، بیمارستان ها، سیستم های ICT، برنامه های تغییر بزرگ، پهنای باند ملی، المپیک ها، معماری در مقیاس بزرگ، شهرهای جدید، سدها، مزارع انرژی بادی، استخراج نفت و گاز دریایی، ذوب آلومینیوم، ساخت هواپیماهای جدید، کشتی های بزرگ کانتینری و کروز، شتاب دهنده های ذرات پرانرژی و سامانه های لجستیکی مورد استفاده برای اداره شرکت های بزرگ زنجیره تامین مانند آمازون و کشتیرانی مرسک.
برای نشان دادن بزرگی مگاپروژه ها، یکی از بزرگترین ارقام دلاری موجود در مباحث اقتصادی یعنی بدهی ایالات متحده به چین را در نظر بگیرید. این بدهی حدود یک تریلیون دلار آمریکا است و آنقدر بزرگ تلقی می شود که در صورت عدم مدیریت دقیق بدهی ممکن است اقتصاد جهان را بی ثبات کند. با این معیار فوق بزرگ اکنون این واقعیت را در نظر بگیرید که هزینه مجموع فقط دو مورد از بزرگترین مگاپروژه های دنیا یعنی برنامه مشترک توسعه و جایگزینی هواپیماهای جنگنده و پروژه راه آهن سریع السیر چین، تقریبا یک تریلیون دلار است. هزینه تنها چند مورد از بزرگترین مگاپروژه ها در جهان تقریبا بر هر رقم اقتصادی دیگر و قطعا هر رقم سرمایه گذاری تاثیر منفی می گذارد.
با این حال، نه تنها مگاپروژه ها بزرگ هستند بلکه دائما در یک روند تاریخی طولانی بدون هیچ پایانی در حال بزرگ شدن هستند. هنگامی که ساختمان کرایسلر نیویورک در سال 1930 با ارتفاع 319 متر افتتاح شد، بلندترین ساختمان جهان بود. این رکورد از آن زمان تاکنون هفت بار شکسته شده است و از سال 1998 بلندترین ساختمانهای جهان به طور قابل توجهی در اقتصادهای نوظهور واقع شده اند که برج خلیفه دبی در حال حاضر با ارتفاع 828 متر رکورد بلندترین ساختمان دنیا را در اختیار دارد. این افزایش 160 درصدی در ارتفاع ساختمان در طول 80 سال است. به طور مشابه، طولانی ترین دهانه پل حتی سریعتر هم رشد کرده است، تقریبا 260 درصد در مدت مشابه. اندازه پروژه های زیربنایی، از بعد مبلغ، در یک قرن گذشته سالانه 1.5 تا 2.5 درصد بصورت واقعی افزایش یافته است که معادل دو برابر شدن اندازه پروژه ها دو تا سه بار در هر قرن است.
اندازه پروژه های فناوری اطلاعات و ارتباطات، بچه تازه وارد کلاس، بسیار سریعتر رشد کرده است، به عنوان مثال با افزایش 16 برابری تعداد خطوط کدنویسی سیستم عامل ویندوز مایکروسافت از 1993 تا 2009، تعداد خطوط از پنج به 80 میلیون خط کدنویسی رسید. انواع دیگر مگاپروژه ها، از المپیک گرفته تا پروژه های صنعتی، پیشرفت های مشابهی را شاهد بوده اند. بنابراین رویارویی با این مقیاس افزایش یافته یک مسئله دائمی و ضروری در مدیریت مگاپروژه ها است.
“مگا” از کلمه یونانی “مگاس” گرفته شده و به معنی بزرگ، وسیع، بلند، قدرتمند و مهم است. به عنوان واحد اندازه گیری علمی و فنی “مگا” به طور خاص به معنای یک میلیون است. اگر بخواهیم از این واحد اندازه گیری در مباحث اقتصادی استفاده کنیم، مگاپروژه ها، پروژه های میلیون دلاری ( یا یورویی، پوندی و غیره) خواهند بود و بیش از صدسال است بزرگترین پروژه های جهان عمدتا براساس میلیون اندازه گیری شده اند. این امر به طور قابل توجهی با جنگ جهانی دوم، جنگ سرد و رقابت فضایی تغییر کرد. هزینه های پروژه ها در حال حاضر به میلیارد دلار افزایش یافته است که پروژه منهتن (1939-1946) برنامه تحقیق و توسعه تولید اولین بمب اتم و بعد برنامه آپولو (1961-1972) فرود اولین انسانها بر روی ماه، پیش رو آنها بودند. به گفته Merriam-Webster اولین استفاده از واژه “مگاپروژه” در سال 1976 انجام شد اما قبل از آن از 1968 “مگا” در “مگاسیتی” [4]و بعد از 1982 به عنوان صفت مستقل برای نشان دادن “بسیار بزرگ” استفاده شد.
با توجه به توضیحات فوق واژه “مگاپروژه” دیگر به اندازه کافی گویای پروژه های عظیم نیست و اگر بخواهیم واژه دقیقتری برای این پروژه ها انتخاب کنیم احتمالا ” گیگاپروژه” واژه مناسبتری باشد. گیگا واحد اندازه گیری به معنی یک میلیارد است. با این حال، اصطلاح ” گیگاپروژه” هرگز مثل مگاپروژه مورد استفاده قرار نگرفت. در جستجوی گوگل مشخص می شود که کلمه مگاپروژه 27 بار بیشتر از واژه گیگاپروژه در وب استفاده می شود. برای بزرگترین پروژه های از این نوع، هزینه 50 تا 100 میلیارد دلار مبلغ معمولی است مانند پروژه های راه آهن سریع السیر کالیفرنیا و انگلستان و هزینه های بالای 100 میلیارد دلار نیز غیرمعمول نیست مانند ایستگاه فضایی بین المللی و برنامه مشترک توسعه و جایگزینی هواپیماهای جنگنده. اگر این پروژه ها را کشور در نظر بگیریم و مبالغ آنها معادل تولید ناخالص داخلی، این کشورها در بین 100 کشور برتر جهان قرار می گرفتند و بزرگتر از اقتصادهایی مانند کنیا یا گواتمالا. وقتی پروژه هایی با این اندازه مسیر درست را طی نمی کنند، کل شرکت ها و اقتصادهای ملی آسیب می بینند.
در آینده بیشتر با خصوصیات و ابعاد نهان و پنهان مگاپروژه ها آَشنا خواهیم شد.
[1] Albert Hirschman
[2] privileged particles of the development process
[3] What You Should Know About Megaprojects and Why: An Overview, Project Management Journal, April/May 2014
[4] منطقه شهری بسیار بزرگ که معمولاً در آن جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر زندگی می کنند.
منبع:
https://medium.com/geekculture/what-are-megaprojects-638b873c2446